شعر در مورد صلح جهانی
شعر در مورد صلح جهانی
شعر در مورد صلح جهانی ,شعر درباره صلح جهانی,شعر برای صلح جهانی,شعر در باره صلح جهانی,شعر با صلح جهانی,شعر درمورد صلح جهانی,شعر با کلمه صلح جهانی,شعر با کلمه ی صلح جهانی,شعری در مورد صلح جهانی,شعری درباره صلح جهانی,شعر درباره ی صلح جهانی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد صلح جهانی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
کنون که فتنه فرا رفت و فرصتست ای دوست
بیا که نوبت انس است و الفتست ای دوست
دلم به حال گل و سرو و لاله می سوزد
ز بسکه باغ طبیعت پرآفتست ای دوست
شعر در مورد صلح جهانی
مگر تاسفی از رفتگان نخواهی داشت
بیا که صحبت یاران غنیمتست ای دوست
عزیز دار محبت که خارزار جهان
گرش گلی است همانا محبتست ای دوست
شعر درباره صلح جهانی
به کام دشمن دون دست دوستان بستن
به دوستی که نه شرط مروتست ای دوست
فلک همیشه به کام یکی نمیگردد
که آسیای طبیعت به نوبتست ای دوست
شعر برای صلح جهانی
بیا که پرده پاییز خاطرات انگیز
گشوده اند و عجب لوح عبرتست ای دوست
مآل کار جهان و جهانیان خواهی
بیا ببین که خزان طبیعتست ای دوست
شعر در باره صلح جهانی
گرت به صحبت من روی رغبتی باشد
بیا که با تو مرا حق صحبت است ای دوست
به چشم باز توان شب شناخت راه از چاه
که شهریار چراغ هدایت است ای دوست
شعر با صلح جهانی
من اگر روزی شود نقاش این دنیا شوم
این جهان را عاری از هر غصه وغم میکشم
بهر دلها مهربانی بی قراری یک دلی
هر دلی را در کنار شاخه ای گل میکشم
شعر درمورد صلح جهانی
اندر این دنیا کسی بر کس ندارد برتری
من غنی را با فقیر، یکجا یکسان میکشم
زشت وزیبا خالق وپروردگار ما یکیست
زشت وزیبا ، پیش هم ، اما انسان میکشم
شعر با کلمه صلح جهانی
عشق هایی که در آن بوی خیانت میدهند
تا ابد محکوم دل تنگی به زندان میکشم
هرکجا قلبی شکست ، مابی تفاوت بوده ایم
اری اری بهردلهای شکسته ، نیز درمان میکشم
شعر با کلمه ی صلح جهانی
من در این دنیا تمام مردمش را بی درنگ
با تنی سالم ، لب خندان ،خرامان میکشم
شعری در مورد صلح جهانی
صلح دهانی است
که بی مضایقه آواز می خواند
و گوشی بریده پرچم جنگ را در میدان برابر خانه ام بالا می برد.
شعری درباره صلح جهانی
اگر این نور برگردد
و به خانه ام بیاید
اتاقم را پیدا می کنم
و برای همیشه به خواب می روم.
بیشتر بخوانید :
گلچین زیباترین شعر در مورد صلح و آشتی
گلچین زیباترین شعر در مورد آشتی
گلچین زیباترین شعر در مورد جنگ
گلچین زیباترین شعر در مورد ترس
شعر درباره ی صلح جهانی
آیا صلح سربازی فراری است
که پشت تپه ای از گل ها نشسته
با قمقمه اش از باران حرف می زند
شعر در مورد صلح جهانی
آیا اتفاقی است
جنگ را که برگردانیم
گنج می شود
شعر درباره صلح جهانی
از جمــادی مـــُردم و نـــامی شـدم
وز نمـــا مـردم به حیوان بــــر زدم
مـــردم از حیـــوانی و آدم شــــدم
پس چـــه ترسم کی ز مردن کم شدم
شعر برای صلح جهانی
حمــلـه دیـگــر بمـــیرم از بشـــر
تا بـــرآرم از ملایـــک بــال و پــر
وز ملـک هم بــایــدم جستـن ز جو
کُــلُّ شَــیءهـالــک الـــّا وجــهه
شعر در باره صلح جهانی
بــار دیـگر از مـلـک قــربـان شـوم
آنچـه انــدر وهم ناید آن شــــــوم
پس عـدم گــردم عـدم چون ارغنون
گـویــــدم کــــانّا إِلَیــه راجــعون
شعر با صلح جهانی
جــنگ هـای خلق، بهر خوبی است
بــرگ بی بــرگی، نشان طوبی است
خشم هــای خلـق، بهـر آشتی است
دام راحــت دایمــاً بـی راحتی است
شعر درمورد صلح جهانی
هــر زدن، بهـر نــــوازش را بــُـود
هــــر گـــله از شـکر آگــه می کند
جنـــگ ها می آشتـی آرد درســـت
مـــارگیـر از بهــر یــاری مار جست
شعر با کلمه صلح جهانی
تضاد و کشمکش در عرصه ی روان
هست احـــوالـم خــلاف همـــدگر
هر یــــکی با هـــم مخالـف در اثر
چون کـــه هر دم راه خود را می زنم
شعر با کلمه ی صلح جهانی
با دگــر کس ســازگاری چون کنــم
مــــوج لشــگرهایِ احـــوالم ببیـن
هر یـــکی با دیگری در جنگ و کین
می نــگر در خود چنین جنگ گـران
پس چــه مشغولی به جنگ دیگران؟
شعری در مورد صلح جهانی
خیــر کـــن بــا خـلق، بهـر ایزدت
یــا بـــرایِ راحــتجــان خـودت
تــا هـمــاره دوســت بینی در نظــر
در دلت نـایــد ز کین نـاخوش صور
شعری درباره صلح جهانی
تو نیکی می کــن و در دجلــه انـداز
کــه ایــزد در بیــابــانت دهــد بـاز
شعر درباره ی صلح جهانی
اهمیت وفاداری به عهد و پیمان
چون درخت است آدمی و بیخ، عهد
بیـخ را تیــمــار می بایـــد بـه جهد
عهـدفاسد، بیخِ پوســــــــیده بود
شعر در مورد صلح جهانی
وز شمـار و لــطف، بــبــریده بـُود
شاخ و بـرگ نخل، گر چه ســبز بود
بــا فســاد بیـخ، سبزی نیسـت سود
ور نــدارد بـرگســبز و بیـخ هست
شعر درباره صلح جهانی
عـاقبت بیرون کنـد صد برگ، دست تـو
مشو غـرّه به عــلـمش، عهد جو
علم چـون قشرست و عهدش مغزِ او
شعر برای صلح جهانی
گفت پیـــغمبــر کــه هر که از یقین
دانَـد او پـــــاداش خود در یوم دین
کـه یـکی را ده عــوض می آیــدش
هـر زمان جــــودی دگرگون زایدش
شعر در باره صلح جهانی
جــود جمــله از عوضهـا دیدن است
پـس عـوض دیدن ضد ترسیدن است
پس سخــا از چشم آمد نـه ز دست
دیـد دارد کــار جــز بیـــنا نَــرَست
شعر با صلح جهانی
بـانــگ می آمـد که ای طالــــب بیا
جــــود محتـاج گـدایـان چـون گدا
جــود می جویـد گــدایان و ضعـاف
همـچو خـوبـان کـآینه جویـند صاف
شعر درمورد صلح جهانی
روی خــوبـان زآیـــــــنه زیبا شود
روی احـــسان از گــدا پیـــدا شود
پس از ایـن فــرمـود حق دروالضحی
بــانــگ کـم زن ای مـحمـد بـر گدا
شعر با کلمه صلح جهانی
چــون گـدا آییــنۀ جـود است هـان
دم بــــود بــر روی آییـــنـه زیــان
آن یــــکی جــودش گـدا آرد پدید
و آن دگــر بـخشـد گـدایـان را مزید
شعر با کلمه ی صلح جهانی
پس گـــدایان آیــت جـود حـق اند
و آن که با حقّنـد جـود مـطــلق انـد
شعری در مورد صلح جهانی
تفنگت را زمین بگذار که من بیزارم از دیدار این خونبارِ ناهنجار
تفنگِ دست تو یعنی زبان آتش و آهن
من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیان کن ندارم
جز زبانِ دل -دلی لبریزِ مهر تو-
شعری درباره صلح جهانی
تو ای با دوستی دشمن. زبان آتش و آهن زبان خشم و خونریزی ست
زبان قهر چنگیزی ست بیا، بنشین، بگو، بشنو سخن، شاید فروغ آدمیت راه در قلب تو بگشاید.
شعر درباره ی صلح جهانی
برادر! گر که می خوانی مرا، بنشین برادروار تفنگت را زمین بگذار
تفنگت را زمین بگذار تا از جسم تو این دیو انسان کش برون آید.
شعر در مورد صلح جهانی
تو از آیین انسانی چه می دانی؟
اگر جان را خدا داده ست چرا باید تو بستانی؟
چرا باید که با یک لحظه غفلت، این برادر را به خاک و خون بغلطانی؟
شعر درباره صلح جهانی
گرفتم در همه احوال حق گویی و حق جویی و حق با توست
ولی حق را -برادر جان- به زور این زبان نافهم آتشبار نباید جست…
اگر این بار شد وجدان خواب آلوده ات بیدار تفنگت را زمین بگذار…
بیشتر بخوانید :
گلچین زیباترین شعر در مورد اتحاد
گلچین زیباترین شعر در مورد ایستادگی
گلچین زیباترین شعر در مورد خشونت
گلچین زیباترین شعر در مورد خیرخواهی
شعر برای صلح جهانی
در خموشی همه صلح است، نه جنگ است اینجا
غنچه شو، دامن آرام به چنگ است اینجا
چشم بربند،گرت ذوق تماشایی هست
صافی آینه درکسوت زنگ است اینجا
شعر در باره صلح جهانی
گر دلت ره ندهد جرم سیهبختی تستخانهٔ آینه بر روی که تنگ است اینجا
طایر عیش مقیم قفس حیرانیست
مگذر ازگلشن تصویرکه رنگ استاینجا
شعر با صلح جهانی
درره عشق ز دل فکر سلامت غلط استگرهمهسنگبود شیشه بهچنگ استاینجا
چرخپیمانه بهدور افکن یکجام تهی است
مستی ما و تو آواز ترنگ است اینجا
شعر درمورد صلح جهانی
شوق دل همسفر قافلهٔ بیهوشیستقدم راهروان گردش رنگ است اینجا
از ستمدیدگی طالع ما هیچ مپرس
آنچه پیش تو نگاهست خدنگ است اینجا
شعر با کلمه صلح جهانی
قربان جهانی که در آن جنگ نباشد
مشت و لگد و سیلی و اوردنگ نباشد
از وحشت بمب اتم و توپ و مسلسل
پیوسته به پا خار و به سر سنگ نباشد
شعر با کلمه ی صلح جهانی
باهم نستیزند سپیدان و سیاهان
دعوا سر نام و نسب و رنگ نباشد
در باغ وفا مرغ بد آواز نیابیم
در بزم صفا ساز بد آهنگ نباشد
شعری در مورد صلح جهانی
افسار به دست دو سه گمراه نیفتد
ایام به کام دو سه الدنگ نباشد
مادون ز ستمکاری مافوق ننالد
از دست دلی سنگ دلی تنگ نباشد
شعری درباره صلح جهانی
هر مملکتی تا طلبد حق خودش را
محتاج به صد لشکر صد هنگ نباشد
شعر درباره ی صلح جهانی
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
شعر در مورد صلح جهانی
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند
شعر درباره صلح جهانی
به بوی پیرهن از دوست صلح نتوان کرد
کجا فریب دهد جلوه بهشت مرا؟
شعر برای صلح جهانی
صائب از طبع به این تازه غزل صلح مکن
اول جوش بهارست گلستان ترا
شعر در باره صلح جهانی
خلق خوش چون صلح می سازد گوارا جنگ را
می نماید چرب نرمی مومیایی سنگ را
شعر با صلح جهانی
واماندگی اندر پس دیوار طبیعت
حیفست دریغا که در صلح بهشتیم
شعر درمورد صلح جهانی
در چکانیدی قلم بر نامه دلسوز من
گر امید صلح باری در جوابت دیدمی
شعر با کلمه صلح جهانی
گر از جفای تو روزی دلم بیازارد
کمند شوق کشانم به صلح بازآرد
شعر با کلمه ی صلح جهانی
سست پیمانا چرا کردی خلاف عقل و رای
صلح با دشمن اگر با دوستانت جنگ نیست
شعری در مورد صلح جهانی
لیکن اگر دور وصالی بود
صلح فراموش کند ماجرا
شعری درباره صلح جهانی
به سر رسید زمان، فتنه و تباهی را
گرفت صلح و صفا، جای کینه خواهی را
شعر درباره ی صلح جهانی
یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است
ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری
شعر در مورد صلح جهانی
شیوه چشمت فریب جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
شعر درباره صلح جهانی
گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد
گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید
شعر برای صلح جهانی
از صلح و جنگ عالم آسوده ایم و فارغ
ما را که هست با خود هر لحظه صلح و جنگی
شعر در باره صلح جهانی
چه باشد صلح آن شیرین پسر را چاشنی یارب
که چون حلوای صلح از عاشقان دل می برد جنگش
شعر با صلح جهانی
صلح اگر خوشتر بود از جنگ پیش عاقلان
بر دل آزادگان ،هم صلح وهم جنگ است بار
شعر درمورد صلح جهانی
تو در جنگ آیی روم من به صلح
خدای جهان را جهان تنگ نیست
شعر با کلمه صلح جهانی
صلح سبکسیرشان تهیه جنگ است
چاشنی نوشخندشان شکراب است
شعر با کلمه ی صلح جهانی
از در صلح آمده ای یا خلاف
با قدم خوف روم یا رجا
شعری در مورد صلح جهانی
کفر به جنگ آمد و ایمان به صلح
عشق بزد آتش در صلح و جنگ
شعری درباره صلح جهانی
بر صلح و جنگ اهل جهان اعتماد نیست
چون صلح می کنند مهیای جنگ باش
شعر در مورد صلح جهانی
ای که شمشیر جفا بر سر ما آختهای
صلح کردیم که ما را سر پیکار تو نیست
شعر درباره ی صلح جهانی
دفعِ غم دل نمی توان کرد
الا به امید شادمانی
شعر درباره صلح جهانی
تدبیر نیست جز سپر انداختن که خصم
سنگی بدست دارد و ما آبگینه
شعر برای صلح جهانی
با رعیت صلح کن و ز خصم ایمن نشین
زآنکه شاهنشاه ِ عادل را رعیت لشگر است
شعر در مورد صلح جهانی
بیشتر بخوایند :
گلچین زیباترین شعر در مورد بخشندگی
گلچین زیباترین شعر در مورد پشیمانی
گلچین زیباترین شعر در مورد زخم زبان
گلچین زیباترین شعر در مورد خزان
- ۹۷/۰۷/۰۹